داستان سریال «جومونگ ۳» چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۸۹۳۵۱
سریال کرهای «پرنسس جا میونگ» (Ja Myung Go) از لحاظ داستانی، ادامهای برای داستان نخستیم فرمانروایان امپراتوری گوگوریو است؛ داستانی که در سریال جومونگ آغاز شد و با سریال «امپراطور بادها» ادامه پیدا کرد.
به گزارش فرادید، «پرنسس جا میونگ» را به نوعی شاید بشود سومین فصل از داستان جومونگ به حساب آورد. این سریال که در سال ۲۰۰۹ ساخته شد، روایتی از دوران امپراطوری موهیول و درگیری بین گوگوریو و کشور ناکرانگ است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته داستان این فیلم بیشتر در کشور ناکرانگ اتفاق میافتد و شخصیتهای اصلی آن نیز، دو شاهدخت کشور ناکرانگ و پسر امپراطور موهیول هستند.
این سریال بر خلاف دو سریال قبلی، موفقیت چشمگیری در زمان پخش در کره به دست نیاورد و همین باعث شد که به جای ۵۰ قسمت که ابتدا برنامهریزی شده بود، در ۳۹ قسمت به پایان برسد. با این وجود امتیاز این سریال در حال حاضر در سایت «مایدراما لیست» ۷.۸ از ۱۰ از مجموع بیش از ۱۵۰۰ رای است که امتیاز بدی محسوب نمیشود.
داستان این سریال از این قرار است: «جا میونگ» (با بازی جونگ ریو وون) و «را هی» (پارک مین یانگ) دو خواهر ناتنی و شاهزاده خانمهای کشور ناکرانگ هستند که هر دو در یک ساعت به دنیا آمدهاند. پیشگو هشدار داده است که یکی از این دو کشور را نجات میدهد و دیگری آن را نابود میکند.
جا-میونگ توسط وانگ جاسیل، مادر جاه طلب راهی مورد سوء قصد قرار میگیرد، اما به طور معجزهآسایی در آخرین لحظه به استان شاندونگ میگریزد. او در آنجا به یک هنرمند برتر در گروه هنرمندان شاندونگ تبدیل میشود.
جامیونگ بعد از اینکه به هویت واقعی خود پی میبرد به عنوان یک شاهزاده خانم سلطنتی به کشور ناکرانگ باز میگردد. بازگشت او باعث درگیری بر سر حق تاج و تخت میشود.
مادر جا-میونگ او را کاهن معبد میکند تا جانش را نجات دهد. او در آنجا سیستم «جا میونگ گوگ» را برای دفاع از کشور ناکرانگ ابداع میکند؛ سیستمی که شامل یک طبل عظیم برای اطلاع دادن حملات دشمن به سربازان است.
در همین زمان او با شاهزاده هو دونگ (با بازی جونگ کیونگ هو) پسر امپراطور موهیول از کشور گوگوریو آشنا میشود و به او علاقمند میشود. اما شاهزاده هودونگ که برای جاسوسی به ناکرانگ آمده، با خواهر جا میونگ یعنی راهی ازدواج میکند تا از طریق او بتواند طبل کشور ناکرانگ را نابود کند و راه را برای تسخیر کشور ناکرانگ توسط گوگوریو باز کند...
منبع: فرارو
کلیدواژه: جومونگ قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۸۹۳۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توهمات یک ذهن افراطی
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضهای است که روشنفکر فکر میکند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمیخورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاجزاده نشان میدهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش میکند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازهای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاجزاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.
به گزارش ایسنا، روزنامه صبح نو در شماره امروز خود نوشت: سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بیبیسی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاجزاده. جمهوریخواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایدهای است که از عطاری هیچکس جز عطاری نصیری نمیتوانسته بیرون بیاید، نه از تاجزاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحش میدهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشنتر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.
بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهماند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید.
دوباره باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که اینها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت بهعنوان جنس بنجل به مردم ایران فروختهاند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه میکنند.
روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن میگوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه میکرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.
این موجود ناقصالخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضهای است که روشنفکر فکر میکند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمیخورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاجزاده نشان میدهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش میکند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازهای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاجزاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.
انتهای پیام